چترها راببندیم...


رویای خاموش

چترها را ببندیم، به ضیافت قطره های پاک باران برویم و

بگذاریم باران، گناهمان را پاک کند و بشوید.

نگاه خسته مان را زیر باران تازه کنیم چرا

 که فردا طلوع پاک رویاهاست

چترها را ببندیم باران زیباست...!



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت22:04---23 ارديبهشت 1391
ای کاش با بارش باران گناهمون هم شسته می شد . راستی این خانمه با لباس کم زیر بارون سرما نخوره
. در ضمن تو خودت این متن ها رو می نویسی ؟ یا نه . خیلی زیباست .


زينب
ساعت21:27---14 ارديبهشت 1391
پادشاهي در يك شب سرد زمستان از قصر بيرون رفت ،ديد نگهبان پيري با لباس اندك نگهباني ميدهد. به او گفت: سردت نيست؟نگهبان گفت:چرا اما مجبورم طاقت بياورم. پادشاه گفت :به قصرم مي روم و يك لباس گرم برايت مياورم پادشاه به محض اين كه به قصر رفت سرما را فراموش كرد فرداي آن روز جنازه يخ زده پيرمرد را در حوالي قصر پيدا كردند در حالي كه با خط نا خوانا نوشته بود، من هر شب با همين لباس كم طاقت مياوردم اما وعده لباس گرم تو مرااز پاي در آورد

کشف لحظه
ساعت22:10---11 ارديبهشت 1391
چترها را باید بست زیر باران باید رفت
دورباید شد از این خاک غریب....
وبلاگ شما هم زیباست
موفق باشین


زينب
ساعت21:53---11 ارديبهشت 1391
سلام دوست جون اميدوارم زيباترين روياهايت رنگ حقيقت بگيرند

hosien72
ساعت13:40---11 ارديبهشت 1391
آرزويم اين است نتراود اشك در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد...


نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز....


و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي....


عاشق آنكه تو را مي خواهد...


و به لبخند تو از خويش رها مي گردد...


و ترا دوست بدارد به همان اندازه كه دلت مي خواهد!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:باران,ساعت 13:38 توسط سارا| |


Power By: LoxBlog.Com